آشنایی با ارز رمزنگاری شده EOS
یکی از جدیدترین پروژههای بلاک چین EOS نام دارد که حضور خود را در بازار ارزهای رمزنگاری شده تثبیت کرده. هدف اصلی این ارز رمزنگاری شده ساخت شبکهای قادر به پردازش میلیونهای تراکنش در هر ثانیه است. فاز سرمایهگذاری اولیه این ارز از ماه ژوئن سال 2017 آغاز شده و در ماه ژوئن 2018 به پایان رسید. این فاز، طولانیترین مرحله سرمایهگذاری اولیه در پروژههای مشابه است. فاز اولیه سرمایه گذاری این EOS تقریبا 350 روز طول کشید. تیم EOS قصد داشتند تا مطمئن شوند که همه افراد زمان مناسبی برای خرید داشته باشند. با سرمایه گذاری اولیه و ارائه سکه تقریبا بیش از یک میلیارد دلار سرمایه برای EOS فراهم شد. بدین ترتیب بیش از 700 میلیون توکن EOS در بازار منتشر شد که در حدود 70% کل موجودی توکنهای EOS است. همچنین تیم پیاده سازی پروژه EOS بسیار با تجربه است. یکی از اعضای این تیم Daniel Larimer است. او در واقع یکی از موسسان BitShares و Steem بوده. حالا می توان گفت که پروژههای ارزهای رمزنگاری شده Larimer بیش از میلیاردها دلار ارزش دارد. کمپانی نرمافزار EOS با نام بلاک شناخته میشود که در پروژههای مختلف بلاک چین حضور دارند.
EOS چیست؟
هدف اصلی EOS، طراحی بلاک چین غیر متمرکزی است که می تواند تراکنشها را با سرعت بالا و البته رایگان پردازش کند. این بلاک چین همچنین اجازه می دهد تا قراردادهای هوشمند نیز مورد استفاده قار گیرد تا توسعه دهندگان بتوانند ابزار dApps را نیز منتشر کنند. نه تنها این، بلکه EOS میخواهد پلتفرمی ایجاد کند که همانند یک سیستم عامل عمل کرده و بدین ترتیب استفاده از آن بسیار آسان باشد. dApps، آینده اینترنت است. تا به امروز بیش از هزاران dApp در بلاک چینها دیگر طراحی شده و مورد استفاده قرار میگیرند. یکی از مثالهای dApp که میتواند روی بلاک چین EOS مورد استفاده قرار گیرد، نسخه غیرمتمرکز فیسبوک است، جایی که دیگر هیچ فردی کنترل شبکه را در اختیار قرار ندارد و فردی نمیتواند به اطلاعات شخصی شما دسترسی داشته باشد. ساختار غیرمتمرکز به این معنی است که دیگر یک شخص یا سازمان خاص کنترل را بر عهده ندارد. یکی دیگر از اهداف اصلی EOS پردازش میلیونها تراکنش در ثانیه است. این ویژگی میتواند مشکل بزرگی را حل کند. بلاکچینهای دیگر میتوانند قراردادهای هوشمند را شناسایی کنند اما هیچکدام از آنها نمیتوانند بسیار سریع پردازش را انجام دهند. برای مثال در حالی که اتریوم بلاک چین بسیار محبوبی در زمینه قراردادهای هوشمند است اما صرفا میتواند 15 تراکنش در ثانیه را انجام دهد. سوال اصلی این است که چرا این مشکل تبدیل به معضلی بزرگ شده است؟ در ادامه به دو مثال اشاره خواهیم کرد:
- بیش از 52 هزار عدد لایک در فیسبوک در هر ثانیه ثبت میشود. هر کدام از این لایکها به عنوان یک تراکنش مجزا در نظر گرفته میشود.
- سپس شما باید صنایع اقتصادی را در نظر بگیرید که نیاز دارند در هر ثانیه بیش از صد هزار تراکنش را پردازش کنند.
بدین ترتیب شما میتوانید نیاز به قدرتی برای انجام میلیونها تراکنش و پردازش آنها در ثانیه را مشاهده کنید. بدین ترتیب EOS میتواند انتخابی بسیار مناسب برای استفاده در صنایع باشد. یکی دیگر از مشکلاتی که EOS میتواند آن را به خوبی حل و فصل کند، قابلیت استفاده خواهد بود. برای مثال هر دو ارز رمزنگاری شده Steem و BitShares میتوانند در هر ثانیه بیش از صد هزار تراکنش را همراه با قراردادهای هوشمند پردازش کنند. گرچه برای توسعه دهندگان پیاده سازی توابع بسیار ساده مثل بازیابی اطلاعات کاربری، امری بسیار دشوار خواهد بود. با استفاده از پروتکلهای سیستم عامل، EOS میتوانند از همه قابلیتهای داخلی و اصلی سیستم عامل بهره ببرد و به توسعه دهندگان اجازه دهد که به بهترین شکل کار خود را ارائه کنند.
سیستم EOS چگونه کار میکند؟
از EOS همانند دیگر بلاکچینهایی که از قراردادهای هوشمند استفاده میکنند، به عنوان نابود کننده اتریوم یاد میکنند. این نکته بدین معنی است که EOS میتواند همه قابلیتهای اتریوم را با کیفیتی بسیار بیشتر ارائه کند. شاید بسیار جالب باشد که این دو ارز رمزنگاری شده را با یکدیگر مقایسه کنید. در ابتدا باید گفت که هر دو قابلیت میزبانی از dApp را دارند که از قراردادهای هوشمند استفاده میکنند. البته نکتهای که باعث میشود این دو با یکدیگر متفاوت باشند این است که شبکه مربوط به هر کدام میتواند چه مقدار تراکنش را در ثانیه پردازش کنند. از این ویژگی با نام مقیاس پذیری یاد میشود. مقیاس پذیری در زمینه تحلیل قدرت یک بلاکچین و ارز رمزنگاری شده مربوط به آن بسیار مهم است. اتریوم تنها میتواند در یک ثانیه 15 تراکنش را پردازش کند که برای استفاده جهانی بسیار کم است. البته EOS امید دارد که بتواند این مقدار را به یک میلیون تراکنش موفق در ثانیه ارتقا دهد اما آیا واقعا این امکان وجود دارد؟ باید برای تحلیل این ادعا یک قدم به عقب برگشته و ساختار اتریوم را بررسی کنیم. یکی از دلایلی که اتریوم قابلیت پردازش تعداد زیادی تراکنش را در ثانیه ندارد، شیوه مدیریت داده است. هر بلاک در اتریوم صرفا میتواند مقدار خاصی از اطلاعات را در خود ذخیره کند. بدین ترتیب نه تنها هر بلاک صرفا میتواند 15 تراکنش را در ثانیه پردازش کند بلکه زمان رسیدن اطلاعات به مقصد نیز به آن اضافه میشود. تکنولوژی که از این دادهها پشتیبانی میکند، اثبات کار (Proof of Work) نام دارد. این تکنولوژی به صورت خودکار بسیار کند، گران قیمت و مضر برای محیط است. تیم اتریوم راهکارهای زیادی را برای حل این معضل در نظر گرفتند اما هنوز هیچکدام از آنها پیاده سازی نشدند. همانطور که انتظار دارید، EOS به جای استفاده از شیوه اثبات کار از راهکاری به نام Delegated Proof of Stake یا DPoS استفاده میکند. این راهکار میتواند مشکلات موجود در اتریوم را حل و فصل کند. توضیح دادن در مورد کارکرد DPoS در صورتی که اطلاعات جامعی از بلاک چین وجود نداشته باشد بسیار سخت است اما نگران نباشید ما تلاش میکنیم که با مطرح کردن یک مثال شیوه کارکرد این تکنولوژی را توضیح دهیم:
- تصور کنید که برای تایید یک تراکنش نیاز به تایید دویست نفر در بلاک چین وجود دارد. از این افراد به عنوان شاهد یاد میشود.
- از آنجا که بلاک چین به صورت غیرمتمرکز کار میکند، سرمایه گذاران EOS تصمیم میگیرند که چه افرادی به عنوان شاهد انتخاب شوند.
- البته قدرت شما برای ارسال رای بسته به تعداد سکه EOS است که در اختیار دارید. از این مورد به نام “سهم” یاد میشود. هر چه میزان سکهها بیشتر باشد، قدرت رای نیز بیشتر میشود.
- این دویست شاهد به امن بودن شبکه کمک خواهند کرد. البته برای اینکار، مزدی را دریافت خواهند کرد.
- تعداد زیادی شاهد پشتیبان نیز در این سیستم در نظر گرفته خواهند شد تا بتوانند در نوبت خود به امن شدن بلاک چین کمک کنند، پس آنها نیز میتوانند از این راه درآمدزایی داشته باشند.
- اگر شاهد کار خود را به درستی انجام ندهد یا امنیت شبکه را به خوبی تامین نکند، میتوان با رای گیری آنها را از شبکه اخراج کرد. در این حالت از شاهد جایگزین استفاده خواهد شد.
به صورت کلی باید گفت که استفاده از این راهکار، سیستم بسیار کارآمدتر، ارزان و سریع برای انجام تراکنشها به وجود خواهد آمد. در حقیقت هر تراکنش صرفا به سه ثانیه زمان برای کامل شدن نیاز خواهد داشت. در اتریوم نیاز است که همه گرههای حاضر در شبکه به توافق برسند تا تراکنش به درستی انجام شده و به مقصد برسد. یکی از دیگر نکات مثبت در مورد بلاک چین EOS قابلیت مسدود کردن تراکنشها است. شاید سوال بزرگ در این زمینه این باشد که چرا قابلیت مسدود کردن تراکنش باید مهم باشد؟ شاید چیزی در مورد حمله DAO و هک آن شنیده باشید. در این حمله نزدیک به 50 میلیون دلار سکه اتریوم دزدیده شد. به همین خاطر الزام برای زیرشاخه سازی در شبکه اتریوم به وجود آمد. اگر اتریوم از ساختار DPoS همانند EOS استفاده میکرد، این حمله به راحتی خنثی میشد.
سکههای EOS برای چه کاری استفاده میشوند؟
مثل تمامی بلاکچینها، EOS نیز دارای ارز رمزنگاری شده مخصوص به خود است که آن نیز با نام EOS شناخته میشود. از سکههای EOS در کارهای مختلفی استفاده میشود. وقتی از بلاک چین اتریوم استفاده میکنید شما باید هزینه تراکنش را پرداخت کنید. از این نرخ به عنوان GAS یاد میشود. به هر میزانی که کاربران از شبکه استفاده کنند، این مقدار به صورد تصاعدی افزایش پیدا خواهد کرد. اگر این فرآیند ادامه پیدا کند فرستادن مقدار کمی از ارز برای انجام تراکنش، غیر منطقی خواهد بود. مثال لایک در فیسبوک را باید به یاد بیاورید. اگر فیسبوک با استفاده از بلاک چین اتریوم فعالیت میکرد، برای ارسال هر لایک باید مقداری پول نیز در نظر گرفته شود. در واقع ساختار اتریوم بدین شکل است. وقتی کاربر میخواهد از شبکه استفاده کند، در واقع ماشین مجازی اتریوم را کرایه میکند و نیاز دارد تا مقداری هزینه تراکنش را برای آن پرداخت کند. در سمت مقابل سیستم EOS کاملا متفاوت است. به جای اجاره کردن قدرت پردازش، افرادی که دارای سکههای EOS هستند به نوعی صاحبان شبکه محسوب میشومد. برای مثال اگر شما سهمی یک درصدی از سکههای EOS داشته باشید به همین ترتیب صاحب یک درصد از شبکه خواهید بود. می تواند گفت که شما حالا دارای یک درصد از کل قدرت محاسباتی برای پردازش تراکنشها خواهید بود. این مورد باعث میشود که تراکنش شما به صورت رایگان انجام شود. سکههای EOS تقریبا مانند هر نوع ارز رمزنگاری شده دیگری استفاده میشود. شما میتواند از آنها نگهداری کرده یا آنها را ارسال و دریافت کنید. از این طریق شما میتواند پول خود را بدون در نظر داشتن محدودیتهای ارزی در سرتاسر جهان تنها در چند ثانیه جا به جا کنید.
نتیجه گیری
با خواندن این مقاله شما باید دید کاملی نسبت به EOS، بلاک چین مربوط به آن، شیوه انجام تراکنشها و تکنولوژیهای مورد استفاده داشته باشید. در حالی که شاید EOS ارز رمزنگاری جدیدی در بازار باشد اما توانسته در مدت کوتاهی جایگاه ثابتی بین ده ارز رمزنگاری شده برتر پیدا کند. تیم طراحی پیاده سازی EOS از افرادی ماهر و با تجربه تشکیل شده و همین مورد میتواند تا مقدار زیادی موفقیت آن را تضمین کند. یکی از ویژگیهای مثبت EOS انجام تراکنشها، در تعداد بسیار بالا با سرعت بسیار خوب است که باعث میشود مقیاس پذیری مناسبی داشته باشد. در حال حاضر از EOS به عنوان نابود کننده اتریوم یاد میشود اما باید دید که آیا در حقیقت این ارز رمزنگاری شده میتواند به این مهم دست پیدا کند یا خیر؟